🍏 لینک ویژه مراجعان به دفتر مشاوره ⏬️ ✔️
برگه ثبت افکار ناکارآمد DTR برای مراجعان⏬️
✅️ جملات شفا بخش از محمد رسولی 🔽
🗂 کتابخانه دیجیتال روان شناسی ⏬️
✅️ با تغییر افکارتان زندگی تان را تغییر دهید.⏬️
دکتر وین دایر
⏬️ گزیده سخنرانی منیبا مزاری " پذیرش خود"⏬️
آشنایی با ۳ عادت مخرب افرادی که همیشه ناراضی هستند
گاهی اوقات شرایط زندگی باعث میشود احساس خوشبختی نکنید ولی بخشی از این نارضایتی به دلیل تفکر خودتان است.
اغلب اوقات، تفکر، رفتار و عادتها نقش خیلی مهمی در احساس خوشبختی و نارضایتی ایفا میکنند. در این مطلب با ۳ عادت مخرب افراد همیشه ناراضی آشنا میشوید که میتواند باعث نارضایتی شدید شما و اطرافیانتان شود.
۱. کمالگرایی
حتما همه چیز باید عالی باشد تا خوشبخت شوید؟ باید رفتارتان عالی باشد و نتایج عالی بگیرید تا خوشبخت شوید؟ در این صورت خوشبختی تقریبا غیرممکن است. این که از خودتان انتظاراتی داشته باشید که از هیچ انسانی برنمیآید در نهایت، اعتماد بهنفس شما را کم میکند. حس میکنید به اندازه کافی خوب نیستید، حتی اگر نتایج خوب یا عالی زیادی گرفته باشید؛ فقط هرازگاهی احساس کافی بودن دارید که کارها عالی پیش میرود. در بقیه مواقع هر کاری میکنید و هر که هستید، کافی نیست!
چطور بر این عادت غلبه کنید؟
دو راهکار به شما کمک میکند تا از کمالگرایی خلاص شوید و رضایتمندتر باشید:
۱. بدانید اگر به دنبال کمال مطلق باشید، شکست میخورید. این یکی از مهمترین دلایل رهاکردن کمالگرایی است. اگر افکار کمالگرایانه به ذهنتان خطور کرد، این دلیل را برای خودتان تکرار کنید. فیلمهای زیاد، موسیقی و مشاهده دنیا باعث میشود بهآسانی در رویای کمالگرایی غرق شوید. این رویا خیلی خوشایند به نظر میرسد و در طلب آن هستید ولی این ایده در زندگی واقعی خیلی عملی نیست و باعث درد و رنج زیادی برای شما و اطرافیانتان میشود. این مسئله به ضرر شماست. گاهی اوقات باعث میشود رابطه، شغل و پروژههای خود را از دست بدهید؛ فقط به این علت که انتظارات واقعی از آنها ندارید. همیشه این حقیقت ساده را به خود یادآوری کنید.
۲. هیچکس تنها نیست. اطرافیان، کتابهایی که میخوانید، فیلمهایی که میبینید و موسیقی که گوش میدهید تاثیر زیادی بر احساسات و افکارتان دارند. حالا اگر اجازه بدهید این صداهای منفی بر شما تاثیر بگذارند، خوشحالبودن سختتر هم میشود. صداهایی که مدام از ناخوشیهای زندگی میگویند خطرناک هستند و شما را پر از ترس و محدودیت میکنند.
۲. در گذشته و آینده غرق بودن
خیلی دردناک است که بیشتر زمان خود را در گذشته بگذرانید یا خاطرات قدیمی و دردناک را یادآوری کنید یا به یاد دعواها، فرصتهای از دسترفته و چیزهایی از این دست بیفتید. از طرف دیگر، فکر زیاد درباره آینده هم ترسناک است. گاهی تصور میکنید ممکن است چه مشکلاتی سر کار پیش بیایند یا در رابطه خود با چه چالشهایی مواجه شوید یا چه مشکلاتی برای سلامتی شما پیش بیاید. در تمام این موارد دچار کابوسهای ترسناکی میشوید که دوباره و دوباره در ذهنتان تکرار میشوند. وقتی در حال حاضر زندگی نمیکنید، تجربههای شگفتانگیز زیادی را از دست میدهید.
چطور بر این عادت غلبه کنید؟
فکر نکردن درباره گذشته یا آینده تقریبا ناممکن است. البته، حتما باید برای فردا و سال آینده خود برنامه داشته باشید یا از گذشته خود درس بگیرید. ولی زیاد فکر کردن به این مسائل کمک چندانی نمیکند. من همیشه تلاش میکنم در حال حاضر زندگی کنم. همین الان اینجا هستم، کاملا روی کلماتی که مینویسم تمرکز کردهام، بعدها میخواهم ناهار بپزم و آن را بخورم و بعد ورزش کنم؛ هنگام انجام همه این کارها دقیقا روی همان کار متمرکز هستم. هر کاری که میکنید، تلاش کنید حواستان را روی کار متمرکز نگه دارید و غرق در گذشته و آینده نشوید.
۳. مقایسه خود و زندگیتان با دیگران
یکی از مضرترین عادتهای روزانه این است که مدام خودتان را با دیگران و زندگی آنها مقایسه کنید. وقتی ماشین، خانه، شغل، کفش، پول، روابط شخصی، روابط اجتماعی و ... را با دیگران مقایسه میکنید،در نهایت فقط اعتماد به نفس خود را نابود میکنید و باعث احساسات منفی زیادی در خود میشوید.
چطور بر این عادت غلبه کنید؟
به جای مقایسه خودتان با دیگران عادت کنید خودتان را با خودتان مقایسه کنید. ببینید چقدر رشد کردهاید. چه چیزهایی را بهدست آوردهاید. چقدر به سمت اهداف خود پیش رفتهاید. این عادت باعث میشود شکرگزار باشید. قدر خودتان را بدانید و با خودتان مهربان باشید. چون میبینید چقدر پیشرفت کردهاید، بر چه موانعی غلبه کردهاید و چه کارهای خوبی انجام دادهاید. فراموش نکنید در هر شرایطی دیدن جنبههای منفی و تمرکز بر جزئیات برایتان به جز نارضایتی هیچ چیز ندارد. در این صورت اطرافیان را هم ناراحت میکنید.
رابطه بایدهای فرد با روان رنجوری
آلبرت الیس ، روانشناس آمریکایی باورمند است که انسان ها در سایه بازنگری و اندیشه مجدد درباره فلسفه مخرب و زیانبارشان و مبارزه عملی با باورهای غیر منطقی تغییر خواهند کرد.
او معتقد است اختلالات هیجانی مراجعان از باید سازی آنها نشأت می گیرد:
سه نوع باید که انسان ها برای خود اختراع می کنند و سپس خودشان را مطیع آنها می کنند، شامل این موارد است:
۱- من باید بی نقص باشم و گرنه آدم وحشتناکی خواهم شد: در ما احساس بی کفایتی، بی ارزشی، ناامنی ، خودخوری، اضطراب و افسردگی ایجاد می کند.
۲- جمله شما باید با من مهربانانه، عادلانه و با ملاحظه رفتار کنید و گرنه آدم کثیفی خواهید بود ؛ در ما احساس عصبانیت، نفرت، خصومت و طغیان ایجاد می کند.
۳- جمله جهان باید اسباب راحتی مرا فراهم کند، بدون هر گونه زحمت و سختی خواسته هایم را برآورده سازد و من نمی توانم دنیایی غیر از این را تحمل کنم؛ موجب می شود ظرفیت ما برای تحمل ناکامی ها کاهش یابد، از زندگی پرهیز کنیم، به حال خودمان تأسف بخوریم و بی حال و سست باشیم.
این اعتقادات بایدی از لحاظ تجربی قابل اثبات نیستند، این جملات همیشه جزم اندیشانه و مطلق گرایانه اند و همیشه باعث ناراحتی های هیجانی و رفتارهای مخرب می شوند.
آزردگی از کمبودهای خودمان، دیگران و دنیا ، عنصر اصلی آن چیزی است که ما معمولآ و شاید با حسن تعبیر، روان رنجوری و یا اختلال هیجانی می نامیم.
اگر به جای اینکه بر ارزیابی و ارزشیابی کلی خودتان اصرار بورزید و ارزش خود را به عنوان یک انسان درجه بندی کنید، به خودتان بگویید: چون هستم و چون زنده ام خودم را دوست دارم یا خودم را قبول دارم، این راه حل، مؤثر است.
برازنده تر این است که از از ارزیابی خود و انسانیت خود خودداری کنید. و بگویید: ظاهرا هستم، می خواهم زنده بمانم، درد و رنجم به حداقل ممکن و لذایذ زندگی ام را به حداکثر ممکن برسانم. بنابراین زندگی، شادکامی و لذت را انتخاب می کنم، حال ببینم چطور می توانم به اهدافم برسم.
امّا، شما یا ارگانیسم تان وجود دارید، و این ارگانیزم خواهان لذت است و از درد گریزان.
چون می خواهید زندگی شادی داشته باشید، بسیاری از عملکردهایتان را با ارزش یا بی ارزش می دانید. هر عملی که باعث شود شما شاد زندگی کنید ، خوب ارزیابی می کنید. درجه بندی و ارزشگذاری رفتارها ضروری و مهم است. اما درجه بندی و ارزشگذاری خودتان، انسانیت تان و کل وجودتان ضرورتی ندارد.
آلبرت الیس روان درمانگر بزرگ می گوید؛ ۹۸٪ از آنچه که ما به آن اضطراب می گوییم، محصول نگرانی شدید و افراطی ما در مورد نظر دیگران درباره ماست و این نوع اضطراب، درست مانند ترس افراطی از صدمات جسمی، مخرب و بی فایده است.
نگرانی ها و اضطراب های خود را آنقدر پی گیری کنید تا به سرمنشأ اعتقادی آنها دست پیدا کنید. معمولا پس از انجام این کار متوجه خواهید شد که به طور ضمنی یا علنی به خودتان گفته اید که؛
آیا وحشتناک نیست که؛ آیا افتضاح نخواهد شد اگر؛
از خودتان بپرسید چرا وحشتناک است که؟ یا از خودتان بپرسید واقعا افتضاح می شود اگر...
برگرفته از کتاب زندگی عاقلانه اثر آلبرت الیس
نتیجه:
✔️ داشتن چیزهایی که می خواهیم خوب است ولی نداشتنشان هم غیرقابل تحمل و فاجعه نیست.
✔️ برآورده کردن انتظاراتی که از خود داریم خوب است، ولی عدم برآورده شدنشان، غیرقابل تحمل و افتضاح نیست.
✔️ رفتار کردن دیگران طبق انتظارات ما خوب است، ولی طور دیگر رفتار کردنشان، غیر قابل تحمل و فاجعه نیست.
.: Weblog Themes By Pichak :.