تاريخ : چهارشنبه بیست و نهم بهمن ۱۳۹۹ | 8:0 | نویسنده : محمد رسولی

  علت روانی عاشق شدن و درمان آن

  اِروین یالوم روان درمانگر بزرگ، یکی از دلواپسی های غایی انسان را تنهایی می داند به معنی جدا افتادن، هم از مخلوقات ، هم از دنیا. برای گریز از این تنهایی، هر چقدر به یکدیگر نزدیک شویم، همیشه فاصله ای هست، شکافی قطعی و غیر قابل عبور. هر یک از ما تنها پا به هستی می گذاریم و باید به تنهایی ترکش کنیم. پس تعارض وجودی اصلی، تنشی است میان آگاهی از تنهایی مطلق و آرزویمان برای برقراری ارتباط، محافظت شدن و بخشی از یک کل بودن. تجربه عاشقی، آرزوی یکی شدن با معشوق و رد شدن از این فاصله ی غیر قابل عبور است. عاشق های به وصال نرسیده و طرد شده، خود را عاشق تر می دانند و معشوق را والاتر. در همه انسان ها به نسبت کم و زیاد عقده ی طرد شدگی هست یعنی حساسیت و نگرانی نسبت به رد و قبول شدن توسط دیگران و افراد مهم، فعالیت این عقده به تجربیات و خاطرات کودکی در ارتباط با طرد و بی اعتنایی والدین و اطرافیان ما بر می گردد و طبق قانون تفکر افراد نابالغ یعنی اندیشه در فرایند نخستین، هر طرد و بی اعتنایی جزئی در دنیای بزرگسالی می تواند همان احساس وحشتناک طرد شدن و تنها ماندن در کودکی را در انسان زنده کند. مگر اینکه از راه اندیشه در فرایند ثانوی یعنی تفکر زنده و منطقی ما بتوانیم وضعیت را تر و تازه ادراک کنیم نه ادامه ی وقایع طرد شدگی مان. که این نیاز به بینش هیجانی ما نسبت به کارکرد عقده های مربوط به طرد شدگی مان دارد. گاهی حتی کسی که برای ما اهمیت چندانی ندارد، همین که بگوید برو، یا به ما بی اعتنایی و سردی نشان دهد، همان احساس نخواسته شدن های دوره کودکی مان را زنده می کند. 
  انسان عاشق، تا به کسی که دوستش دارد نرسیده است هیجان و شوق  رسیدن دارد و این شوق رسیدن را عشق تصور می کند، ولی وقتی رسید چه؟ می بیند آن چیزی هم که تصور می کرد نبوده، خیلی از دانشمندان، وصال یا رسیدن را مدفن عشق می دانند. ژاک لکان روان کاو فرانسوی می گوید ما دنیای وصل یا حالت هستی و یگانگی را ترک کرده ایم، آن هم از وقتی که از طریق زبان و یادگیری حرف زدن پا به عالم معنی؛ یعنی فرهنگ و نمادهای زبانی گذاشتیم. در آن زمان است که از وجود تنها و تمایز یافته ی خود از دیگران و اطرافمان آگاه می شویم. یعنی شروع آگاهی مان از تنهایی همزمان است با ترک عالم وصل،  جایی که مرزی در اطراف خود حس نمی کردیم که بخواهیم از آن عبور کنیم. وقتی به کسی یا چیزی شوق داریم، در واقع درک همین مرز و جدایی است.  در عالم هستی یا عالم وصل هر نیاز ما بدون اینکه بدانیم و بخواهیم برآورده می شد، در واقع وقتی از تنهایی مان و مرز بین خود و اطرافمان آگاه شدیم، در ما احساس نیاز و خواست و آرزو شکل گرفت، و زبان ابزار بیان خواست ها و نیازهایمان شد. در عالم یگانگی زندگی پیش از تولد و سپس نوزادی، ما مرزی بین خود و دنیای اطرافمان احساس نمی کردیم، و از وجود خودِ جدا افتاده یا تنهایمان ناآگاه بودیم. فروید حالت هستی را اینگونه تفسیر می کند؛ سیمای نوزادی خوابیده؛ سیراب از شیر مادر با گونه هایی برافروخته و لبخندی مسرورانه، این قشنگ ترین تعبیر از دنیای وصل و یگانگی و حالت کامل هستی است. ژاک لکان عقیده دارد این رد خاطرهء عالم وصل، در همه ما هست، و وقتی میل به چیزی می کنیم ناخودآگاه به دنبال تجربه عالم وصل هستیم. لکان می گوید میل همیشه میل به چیزی دیگر است یعنی میل شما تا زمانی است که به مطلوب نرسیده اید اما وقتی رسیدید تازه متوجه می شوید که به چیزی دیگری که در حال حاضر ندارید میل دارید. و این یعنی بی پایان بودن میل، طبق نظر روان کاوان دنیای واقعی ناکام کننده و اصل واقعیت بی رحم است، چرا که در دنیای واقعی  شی ها (خواستنی ها)، نه تنها نیاز را ارضا نمی کنند که معمولا نیاز را پس می زنند. و انسان سالم کسی است که بتواند با ناکامی هایش بهتر کنار بیاید و تنش ها را بهتر مدیریت کند.
حافظ می گوید:
سلطان ازل گنج غم عشق به ما داد 
تا روی در این منزل ویرانه نهادیم
  روان کاوان می گویند دنیای واقعی بی رحم است و ناکام کننده، و حافظ، به دنیای بی رحم می گوید؛ منزل ویرانه. تجربهء عشق تجربهء غربت ما در این دنیا و یادآور عالم وصل ماست ، یعنی جایی که از آن آمده ایم، در عالم وصل ما و مطلوب و  معشوق یکی بودیم، ما از عالم وصل جدا افتادیم و وقتی عاشق می شویم این احساس جدایی به یادمان می آید و فکر می کنیم رسیدن به معشوق زمینی این احساس جدایی را از بین می برد ولی کاملا در اشتباهیم، طبق پژوهش ها، بالای ۹۵ درصد عاشق و معشوق ها بعد از رسیدن به هم پشیمان می شوند.

  راه حل درمانی؛ طبق یک اصل فیزیکی، انرژی از بین نمی رود بلکه از شکلی به شکل دیگر در می آید. یونگ از این اصل فیزیکی به نام هم ارزی، در روان شناسی استفاده کرد یعنی آن انرژی روانی در پس احساس علاقه شما به کسی یا چیزی، زمانی که دیگر  یا اکنون آن شی یا فرد، دست یافتنی نیست، می تواند در شخصیت شما توزیع مجدد شود، وقتی برای هدفی تلاش می کنید، این انرژی که پیش از این بر روی معشوق تان نیروگذاری روانی شده بود اکنون سوخت لازم برای رسیدن به هدف جدیدتان را فراهم می کند. هدفی انتخاب کنید تا انرژی نهفته در این عشق، صرف رسیدن به اهداف با ارزشتان شود. به افکارتان مجال تاخت و تاز ندهید سرتان را مشغول کنید . 
   این احساس عشق در شما یک چشمه زاینده و یک انرژی عظیم است (یا به قول حافظ گنج غم عشق)، که وقتی شما در راه اهداف زندگی تان تلاش می کنید می تواند در رسیدن به اهدافتان شما را کمک کند. خیلی وقت ها نرسیدن است که باعث می شود تا همیشه عاشق باشیم و این به نظر خیلی ها با معناتر و قشنگ تر است. یعنی به قول قدما، عشق نرسیدنش باعث قشنگی و جاودانگی اش می شود. به عاشق های تاریخ مثل لیلی و مجنون، شیرین و فرهاد، رومئو و ژولیت و ... نگاه کنید می فهمید که حکایت عشق حکایت نرسیدن است و این تجربه ی فراق و جدایی است که باعث خلق معنا در آثار هنری شاعران می شود نه وصال و رسیدن.
به قول حافظ
تا شدم حلقه به گوش در میخانهء عشق
هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم 

و مهم همین است که شما این غم عشق را مبارک بدانید

  نوشتن یکی از راه های شناخت و کشف دنیای درون است، شاید در روزهای اول حس خوبی ندهد ولی بعد از دو هفته، روزی بیست دقیقه نوشتن، انسان را به ذهن آگاهی می رساند و آثار جسمی و روحی مثبتی به همراه می آورد.

 وقتی قلم را روی کاغذ بگذارید مهمترین چیزها خودشان اصرار دارند توسط قلم بیرون ریخته شوند.
 آلبرت انیشتین میگوید:  اگر می خواهید خوشبخت زندگی کنید زندگیتان را با یک هدف گره بزنید نه به افراد و اشیا. با داشتن هدف و حس هدف مندی، خاطرات و احساسات ناخوشایند را،  راحت تر فراموش می‌کنید. 

 

  هنگامی می توانیم از زندگی لذت کامل ببریم که به طور همزمان‌، آماده و مشتاق دست کشیدن از آن باشیم.   اروین یالوم، روان درمانگر



تاريخ : چهارشنبه بیست و دوم بهمن ۱۳۹۹ | 10:17 | نویسنده : محمد رسولی

🔽دانلود کتاب خود روان پالایی🔽

خود روان پالایی 350 صفحه و در برگیرنده دوازده فصل است ؛ ۱. ناکامی بهینه و رشد آدمی ۲. شکفتن ۳. آزمون کلمات و اندیشه ها ۴. رفتارهای دفاعی ۵. کشف معنا بزرگترین هدف زندگی ۶. اتصال ۷. علاقه اجتماعی ۸. انرژی های زندگی ۹. کمال گرایی و خود ایده آل ۱۰. تسلط بر حالت های هوشیاری ۱۱. درک اخلاقی و ۱۲. آدم بزرگ کیست؟ که در سال ۹۷ توسط انتشارات سخنوران تهران به چاپ رسیده است.



تاريخ : پنجشنبه شانزدهم بهمن ۱۳۹۹ | 17:15 | نویسنده : محمد رسولی

دل شکنی و انواع آن

سهراب سپهری درباره شکستن دل می گوید:

آنگاه که غرور کسی را له میکنی،

آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری،

آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران میکنی،

آنگاه که شمع امید کسی را خاموش میکنی،

آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی!

آنگاه که خدا را می بینی و بنده ی خدا را نادیده می گیری،

  می خواهم بدانم، دستانت را به سوی کدام آسمان دراز می کنی تا برای خوشبختی خودت دعا کنی؟!!

۱. دل شکنی عاطفی: وقتی رفتار شاد و پشیمان کننده در برابر دیگران داریم، و با نیش و کنایه و تکبر با دیگران رفتار می کنیم و آنها را نومید و دلسرد و افسرده می سازیم. 

۲. دل شکنی اجتماعی: وقتی در جامعه سعی در فخر فروشی و خود والا نگری و بی قانونی داریم .

۳. دل شکنی اقتصادی: وقتی بی توجه به وضع اقتصادی مردم دست به احتکار و گرانفروشی و واسطه گری و سودا گری می زنیم.

۴. دل شکنی فرهنگی:

  وقتی به ارزش های فرهنگی یک کشور، قوم یا نژاد مثل زبان، لباس و آداب و رسوم و موسیقی آنها بی احترامی می کنیم.

۵.دل شکنی خانوادگی:

   وقتی خویشاوندان خود را با تصویر مغرورانه از خودمان جور نمی دانیم و آنها را چیزی جدا از خود در نظر می گیریم و به آنها به چشم وصله ناجور که به خود  آرمانی ما نمی خورند رفتار می کنیم و یا اعضای خانواده مان را نه برای خودشان بلکه برای خودمان می خواهیم و به آنها حق انتخاب نمی دهیم.



تاريخ : پنجشنبه شانزدهم بهمن ۱۳۹۹ | 11:14 | نویسنده : محمد رسولی

ضرورت مراجعه به روان شناس

   بیست و هفت میلیون ایرانی به مشاوره روان شناسی نیاز دارند رئیس سازمان نظام روان شناسی و مشاوره کشور درباره میزان شیوع اختلالات روانی اظهار کرد: به طور کلی چیزی حدود ۲۷ میلیون از بین مردم کشورمان نیاز به دریافت مشاوره روان شناسی دارند. توجه داشته باشید که این عدد مربوط به کسانی می‌شود که نیاز به خدمات روان شناسی دارند نه کسانی که به اختلالات روانی مبتلا شدند. دکتر محمد حاتمی با اشاره به شیوع بالای بیماری‌هایی مثل اضطراب، استرس و افسردگی در بین مردم کشورمان گفت: نشانه‌های افسردگی نسبت به سایر اختلالات روانی بیش از سایر اختلالات مشاهده می‌شود، اما مشکلات اضطرابی و نا ایمنی روانی هم شیوع بالایی در بین جوامع کشورمان دارد که از شرایط فعلی کشورمان نشات می‌گیرد.



تاريخ : چهارشنبه پانزدهم بهمن ۱۳۹۹ | 15:2 | نویسنده : محمد رسولی

راز شاد زیستن

بزرگی را گفتند راز همیشه شاد بودنت چیست؟
گفت:
دل بر آنچه نمی ماند نمی بندم؛
فردا یک راز است نگرانش نیستم؛
دیروز یک خاطره بود حسرتش را نمیخورم؛
و امروز یک هدیه است قدرش را میدانم؛

از فشار زندگی نمیترسم چون میدانم که فشار توده زغال سنگ را به الماس تبدیل میکند...
میدانم خدای دیروز و امروز خدای فردا هم هست...
ما اولین بار است که بندگی میکنیم ولی او قرنهاست که خدایی میکند...
پس به او اعتماد دارم...
برای داشتن اینچنین خدایی همیشه شادم...