تاريخ : سه شنبه سیزدهم اسفند ۱۳۹۸ | 21:41 | نویسنده : محمد رسولی

ویژگی های شخصیت های سالم از دیدگاه مزلو

سلامت روان مقوله بسیارمهمی است و برای تعریف آن دیدگاههای گوناگون وجود دارد .بنا به تعریف سازمان بهداشت جهانی ، سلامت فکر و روان عبارت است از : قابلیت ارتباط  موزون و هماهنگ با دیگران، تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی، حل منطقی و مناسب تضادها و تمایلات شخصی.

یکی از بزرگترین نظریه پردازان در زمینه مطالعه سلامت روانی آبراهام مزلو است ،مزلو با استفاده از فنون گوناگون از قبیل مصاحبه، تداعی آزاد، فنون فرافکن و تحلیل زندگی نامه ها به بررسی و مطالعۀ ویژگیهای افراد سالم و خودشکوفا پرداخت و نهایتاً ویژگیهای مشترک آنها را به شرح زیرگزارش داد :

1- ادراک صحیح واقعیت

   کسانی که از سلامتی کامل برخوردارند از موضوعات و اشخاص دنیای پیرامونشان شناخت عینی دارند. مزلو این ادراک عینی را شناخت هستی خوانده است. آنها جهان را آنگونه که می خواهند یا نیازدارند که باشد نمی نگرند، بلکه همانگونه که هست می بینند . داوری این افراد درباره دیگران به عنوان بخشی از عینیت ادراک، دقیق است. آنها قادرند ریاکاری و نادرستی را به سرعت تشخیص دهند. این دقت سایر جنبه ها و زمینه های زندگی از قبیل هنر و موسیقی و علایق فکری و سیاسی و علمی را دربرمی گیرد. آنها این گونه مطالب رابه سبک و روش متداول جامعه یا روشی که بهترین مردم یا هر کس دیگری می بینند ، نمی بینند زیرا که تنها به داوری و ادراک عاری از تعصب و پیش داوری خویش متکی اند. شخصیتهای ناسالم، جهان را با قالب ذهنی خویش ادراک می کنند و می خواهند به زور آن را به شکل ترسها ، نیازها و ارزشهای خود در آورند. از نظر مزلو روان نژند از لحاظ عاطفی بیمار نیست بلکه شیوه شناخت او نادرست است . چنانچه تصویر انسان از جهان و دیگر مردم تصویری ذهنی باشد نمی توان با آنها رویاروی شد یا رابطه متقابل برقرار ساخت. هر اندازه بتوانیم واقعیت را عینی تر منعکس کنیم بهتر می توانیم از عهده استدلال منطقی بر آییم ، به نتایج درست برسیم و کلاً از لحاظ عقلی از کارایی بیشتری برخوردار باشیم .

2- پذیرش خود ،دیگران و طبیعت

شخصیتهای سالم نقاط ضعف و قدرت خویش را بدون شکوه و نگرانی می پذیرند ،در واقع زیاد بدانها نمی اندیشند . حتی افراد کاملا سالم هم دارای ضعفها و معایبی هستند ، ولی از این بابت احساس گناه و شرمساری نمی کنند. طبیعت خود را به همان صورتی که هست می پذیرند .همان گونه که کودک عاری از هر گونه انتقاد ،بی توقع و معصوم به جهان می نگرد و صرفا آنچه راکه می گذرد بدون آنکه درباره اش بحث کند یا خواستار دگرگونی آن باشد ،ملاحظه و مشاهده می کند یک فرد سالم نیز گرایش دارد که به همان ترتیب به طبیعت بشری خود و دیگران بنگرد. چنین شخصی از خیس بودن آب ، سختی صخره یا سبزی درخت شکایت نمی کند .

3- خودانگیختگی ، سادگی و طبیعی بودن

شخصیتهای سالم در همه جنبه های زندگی ، به شیوه ای بی تعصب و مستقیم و بدون تظاهر رفتار می کنند . ناگزیر از پنهان ساختن عواطف یا هیجانهایشان نیستند .این افراد بر طبق طبیعت خویش عمل می کنند. سادگی ، فطری بودن و حفظ حالت طبیعی و عدم تلاش برای تاثیرگذاری ویژگی رفتار آنهاست.

4- توجّه به مسائل بیرون از خود (مسأله مداری)

شخصیتهای سالمی که مورد مطالعه مزلو قرار گرفتند نسبت به کارشان متعهد بودند . آنان سرشار از حس وظیفه شناسی شدیدی بودند که بیشتر نیرویشان را در راه آن صرف می کردند . این افراد با ایثار یا حس تعهد نسبت به کار می توانند فرانیازها را به چنگ آورند یا متحقق سازند .

نویسنده ، فیلسوف یا دانشمند می توانند با کار درجستجوی حقیقت باشند ،هنرمند درجستجوی زیبایی وقاضی در جستجوی عدالت باشد .این افراد معمولا دارای رسالتی در زندگی هستند و وظیفه ای برای انجام دادن دارند .به طور کلی اینکارها غیر شخصی و غیر خودپسندانه هستند و در مجموع بیشتر به خیر بشریت یا عموم یک ملت یا تعدادی از افراد خانواده مربوط می شوند.                         

 5- نیاز به خلوت و استقلال

 این افراد انزوا و خلوت رابه میزان بسیار بیشتری از افراد معمولی دوست دارند . برای آنها آسان است که محتاط و کناره گیر و نیز آرام و متین باشند ، به همین دلیل آنها  به دیگران اتکا نمی کنند و نمی چسبند و خلوت و تنهایی را ترجیح می دهند ، ممکن است مردم عادی آنها را غیرصمیمی، پرافاده و حتی دشمن پندارند . رفتار و احساسات آنها تنها از آن خودشان است ، می توانند خودشان تصمیم بگیرند ،به نتایج خودشان برسند و انگیزش و نظام خود را تجربه کنند.

6- کنش مستقل

شخصیتهای سالم خودکفا هستند و استقلال شدید شان آنها را در برابر بحرانها و محرومیتها مقاوم و آسیب ناپذیر می سازد. از آنجا که افراد خودشکوفا تحت کنترل انگیزش رشد قرار دارند و نه انگیزش کمبود، لذا در مورد رضامندی های عمده خودشان متکی به دنیای واقعی یا سایر افراد، فرهنگها و... نیستند.

 7- تازگی مداوم تجربه های زندگی

این افراد تجربه های خاص را بدون توجه به اینکه تکرار شده باشند یا نه با احساس وجد و احترام و شگفتی می ستایند و همواره از آنچه دارند و تجربه می کنند سپاسگذارند .

8- تجربه های عارفانه

اغلب آزمودنیهای مزلو وجد و سرور و حیرتی عمیق و چیره گر نظیر تجربه های ژرف دینی را تجربه می کنند ، خود از این تجربه های عارفانه ، استعلا می یابد و شخص احساس قدرت و اعتماد به نفس و قاطعیتی می کند که گویی چیزی نیست که نتواند انجام دهد یا بدان تبدیل شود .

9- نوع دوستی و حس همدردی

این افراد نسبت به همه انسانها عمیقاً احساس همدلی و محبت دارند و در عین حال آماده کمک به بشریتند ، خود را عضو یک خانواده یعنی نژاد بشر می دانند و نسبت به یکایک اعضای این خانواده احساس برادری می کنند . البته نمی توان گفت که همه آنها نسبت به سایرین نزدیکی احساس می کنند. در واقع چون از جهات مهمی با اشخاص عادی تفاوت دارند می دانند که در سطح عالیتری عمل می کنند. همانگونه که افراد می توانند خواهران و برادران کوچکتر را دوست بدارند و خود را با آنها انطباق دهند آنان نیز به انسانها عشق می ورزند. البته برخی  اوقات چه بسا از رفتار احمقانه ، حقیر یا ظالمانه دیگران افسرده یا خشمگین شوند، امّا زود می فهمند و می بخشند.

10 – روابط متقابل با دیگران

این افراد بیش از کسانی که از سلامت روان متوسطی برخوردارند می توانند با دیگران روابط محکمتری داشته باشند . می توانند به دیگران بیشتر محبت کنند ، با آنها دوستی عمیق تری داشته باشند و خود را با آنها بیشتر وفق دهند. با وجود این هر چند روابط متقابل آنها استوارتر از روابط اشخاصی است که خواستار تحقق خود نیستند، امّا از لحاظ تعداد کمتراست . سرانجام آنکه تعداد اشخاص کاملاً سالمی که بتوان از میان آنها دوست ، همکار یا همسر برگزید بسیار اندک است .

سایر ویژگیهایی که مزلو برای شخصیتهای سالم و افراد خودشکوفا ذکرمی کند عبارتند از : ساختار خوی مردم گرا ، تمایز میان وسیله و هدف ، حس طنز مهربانانه ، آفرینندگی و خلاقیت ، مقاومت در مقابل فرهنگ پذیری .